مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم..

ساخت وبلاگ
چادر مشکیمو در آوردم و چادر رنگی پوشیدم  جانمازمو که سالها پیش از راهیان خریده بودم در آوردم  مثل ی مرده نشسته بودم روبرومو‌ نگاه میکردم و هیچی نمیدیدم  غم زده و دلسرد نشسته بودم تو صحن کوثر    زنده بودم و نبودم  بین جمعیت بودم و نبودم  تو این دنیا بودم و نبود مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 120 تاريخ : جمعه 2 ارديبهشت 1401 ساعت: 6:57

  دستم به بیداری ات که نرسید.. این بار خواهشم را عوض خواهم کردگوشه, ی دنجی در خوابهای آشفته ام قرار بزار.. ❤️       مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 134 تاريخ : جمعه 2 ارديبهشت 1401 ساعت: 6:57